یک روز گروه چریکی محلی تصمیم می گیرد روستای شما را غارت و غارت کند و هر کسی را که می خواهد در راه آنها بایستد بکشد. قهرمان داستان، کارلوس، در خواب بود که جناح شروع به حمله کرد، اما با شنیدن اولین صدای زنگ از خواب بیدار شد. شما شخصیت کارلوس رومرو را فرض می کنید، یک سرباز سابق که در دهکده ای در منطقه زولیان در ونزوئلا زندگی می کند. کارلوس دی. از لحظهای که متوجه شد چه اتفاقی دارد میافتد، میدانست که زندگیاش هرگز مثل قبل نخواهد بود.
اطلاعات دقیق...